هنگامی که یک زبان دوم را یاد می گیرید، یادگیری زبان سوم واقعاً چندان دشوار به نظر نمی رسد. شما قبلاً این فرآیند را گذرانده اید، بنابراین ایده خوبی در مورد آنچه لازم است دارید. شما با بهترین روش های یادگیری زبان آشنا هستید و مزایای دو زبانه بودن را احساس می کنید. اما زمانی که زبان سوم خود را یاد می گیرید باید به نکات خاصی توجه کنید. بهترین دیکشنری انگلیسی به فارسی در این مطلب معرفی شده است.
1. مراقب اختلاط آموزش زبان باشید
اگر شما در حال حاضر به دو زبان تسلط دارید و تصمیم دارید که زبان جدید دیگری را یاد بگیرید ، اطمینان حاصل کنید که تنها فقط یک زبان دیگر را یاد خواهید گرفت. این کار میتواند برای شما فوق العاده وسوسه برانگیز باشد که بخواهید با عجله بعد از یادگیری زبان دوم ، همزمان چند زبان دیگر را نیز یاد بگیرید.
این کار برای شما کمی زود است که بتوانید دو زبان جدید را هم زمان با یکدیگر یاد بگیرید. این کار به افرادی محدود میشود که در گذشته چندین زبان مختلف را در اختیار دارند و حتی ممکن است در صورت انجام این کار، فوق العاده دشوار و سخت باشد.
وقتی شروع به یادگیری زبان می کنید، یک منحنی یادگیری وجود دارد که باید آن را در نظر بگیرید. اگر سعی می کنید همزمان دو زبان را یاد بگیرید، به احتمال زیاد خود را ناامید خواهید کرد. اینجاست که مشکلات واقعی رخ می دهد. به احتمال زیاد شما از یادگیری هر دو زبان چشم پوشی می کنید، یا می توانید مانعی در برابر آنها ایجاد کنید.
اگر می خواهید همزمان روی دو زبان کار کنید، باید با هر یک از آنها در سطوح بسیار متفاوتی باشید. وقتی شروع به یادگیری سطح بعدی می کنید، باید در یک سطح متوسط باشید. این تضمین می کند که شما از قبل در یکی از زبان ها احساس موفقیت دارید. همچنین می توانید تعیین کنید که آیا آمادگی یادگیری زبان دوم را به طور همزمان دارید یا خیر. اگر مطالعات شما در یک زبان خارجی خوب پیش نمی رود، می توانید زبان دیگر را تا زمانی که راحت تر شوید متوقف کنید.
2. مدیریت زمان و حفظ تعادل زبان
به یاد داشته باشید که شما همچنین باید به حفظ تمام زبان هایی که قبلاً آموخته اید ادامه دهید. در حین ساختن هسته باید زمان زیادی را به زبان جدید اختصاص دهید، اما نمی خواهید آنچه را که از زبان دوم خود آموخته اید از دست بدهید. زمانی که تشخیص می دهید آیا زمان مناسبی برای شروع زبان سوم است یا خیر، برنامه در دسترس خود را در نظر داشته باشید.
موارد زیر چند مورد است که می توانید برای مدیریت بهتر زمان از آنها استفاده کنید. حفظ تعادل بین حفظ زبان دوم و یادگیری زبان سوم بسیار مهم است.
تکنیک تایم باکسینگ
Timeboxing یک کار بزرگ را می گیرد و آن را به کارهای کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم می کند. وقتی نوبت به یادگیری زبان میرسد، باید تصمیم بگیرید که هر روز چقدر برای آن وقت بگذارید. اگر می خواهید دو ساعت را صرف مطالعه کنید، آن را در طول روز به قطعات کوچکتر تقسیم می کنید. جلسات متعدد روشی بسیار بهتر برای یادگیری نسبت به تلاش برای انجام دو ساعت مطالعه در یک زمان خواهد بود.
بخشهای کوچکتر زمان نیز از نظر ذهنی راحتتر قابل پذیرش است. وقتی قرار است فقط 15 یا 20 دقیقه روی چیزی کار کنید، احتمال انجام آن بسیار بیشتر است.
اگر می خواهید ساعت برای شما خراب شود، چندین برنامه وجود دارند که می توانند در این زمینه به شما کمک کنند. به عنوان مثال، Focus Keeper زمان را در فواصل زمانی (25 دقیقه کار، 5 دقیقه استراحت) ردیابی می کند تا بتوانید روی مطالعه واقعی تمرکز کنید.
مدیریت کلان و خرد
شما باید پیشرفت خود را در دو مقیاس مختلف، سطح کلان و سطح خرد دنبال کنید.
سطح کلان تصویر بزرگ است. این به شما امکان می دهد ببینید که چگونه به سمت هدف نهایی خود حرکت می کنید – در این مورد یادگیری زبان سوم. این کمک می کند که شما را به انجام کارهای بیشتر سوق دهد، اما دیدن پیشرفت شما، به خصوص در ابتدا، بسیار دشوارتر است.
سطح خرد همه وظایفی است که بخشی از شکست کلان است. به عنوان مثال، یادگیری احوالپرسی بخشی از سطح خرد است. بلوک های کوچک زمان و وظایف به شما احساس موفقیت می دهد و در عین حال شما را به سمت هدف بزرگتر پیش می برد.
3. مراقب خانواده های زبانی باشید
تقریباً همه زبان ها به یک خانواده زبان تعلق دارند. به عنوان مثال، زبان های عاشقانه (فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی) همگی به هم نزدیک هستند. قوانینی که در مورد یکی اعمال می شود معمولاً در مورد دیگران نیز اعمال می شود و واژگان نیز می تواند تقریباً مشابه باشد.
زبان دوم شما زمینه را برای نحوه یادگیری زبان بعدی شما فراهم می کند و هر چه زبان های نزدیک تر، آسان تر باشد. یادگیری زبانی که نزدیک به زبان دوم شماست، به جای زبان مادری، ممکن است آسان تر باشد.
مزایا و مشکلات یادگیری زبان های مرتبط
اگر زبان دوم و سوم شما با هم مرتبط هستند، می توانید مزیتی داشته باشید. شما از قبل بیشتر ساختار و تفاوت های شناختی را با زبان اول خود می دانید. اما ممکن است مشکلات خاص خود را به همراه داشته باشد، به خصوص در مورد واژگان.
برای مثال، اگر شما زبان فرانسه و بعد از آن زبان اسپانیایی را یاد گرفتید، معمولا به گنجاندن کلمه ها و عبارت های فرانسوی در جمله های اسپانیایی مبارزه خواهید کرد، به این دلیل است که ساختار های جملات و واژگان پایه آنها به یکدیگر شبیه هستند. البته بدون اینکه بدانید کدام زبان را مطالعه میکنید این اتفاق ممکن است رخ دهد.ولی اگر این دو زبان به یکدیگر مرتبط باشند، شانس بیشتری را برای این اشتباهات خواهید داشت.یکی دیگر از راه های کم اهمیت جلوه دادن این موضوع این خواهد بود که زمان زیادی صرف خواندن زبان سوم میشود. برای درک بهتر ریتم و جریان یادگیری زبان و همینطور تقویت کلمه ها در زبان ، کتاب های مخصوص به کودکان را مطالعه کنید.
مزایا و مشکلات یادگیری زبان های نامرتبط
یادگیری زبان های دوم و سوم نامرتبط فواید و مشکلات متفاوتی را به همراه دارد. اگرچه احتمال اختلاط آنها کاهش مییابد، برای رسیدن به تسلط باید بیشتر تلاش کنید. هر زبانی منحصر به فرد است، بنابراین یادگیری آن نیاز به دیدگاه منحصر به فردی دارد. اگر این دو زبان به هم مرتبط نباشند، نمیتوانید روشهایی را که قبلاً یکپارچه کار میکردند، اعمال کنید.
در پایان، باید بدانید مغز شما چگونه کار می کند و موثرترین رویکرد برای شما چیست. قبل از شروع یادگیری زبان سوم، مطمئن شوید که رابطه (یا عدم وجود یکی) بین زبان ها را می دانید.